سوال درست این است:
آیا جنگ بین حق و باطل تمام می شود؟
آیا ایران بر مبنای اسلام انقلاب کرد؟
آیا در اسلام مستضعفین وارثان زمین نیستند؟
آیا سید الشهدا نفرمودند هیهات من الذله؟
پس آیا می شود مسلمان بود, حسینی بود و در مقابل ظلم قیام نکرد؟
چه خوش گفت آن پیر میخانه : که ما مأمور به انجام تکلیفیم.
یعنی ای شیعه ی علی تو به تکلیف خودت عمل کن و به نتیجه کار نداشته باش, نتیجه در گرو مقدرات حضرت باری تعالی ست.
ما آمدیم تا از گذرگاه زندگی عبور کنیم. و انشا ا.. به سلامت به سر منزل مقصود برسیم. نه جسممان سالم برسد. بلکه روحمان را پاک از این خدعه گه شیطان به سلامت عبور دهیم.
چه خوش گفت مولایمان:
ساده نباش شیعه فاتح خیبر , برای آن کسی که درب خیبر را از جا در آورد در حالی که پاهایش بر زمین نبود. سخت نیست به ذکر <<اذا اراده شی فقل له کون فیکون>>. به تعبیر آنکه <<علی>> اسم اعظم است، به آنی مطلوب را ایجاد کند.
نیامدیم که پیروز شویم. بلکه آمدیم که آزمایش شویم که می توانیم خلیفت ا.. باشیم یا نه.
وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ « عنکبوت3 »
حال اگر مرد میدانی یا علی گوی و همت کن
اثبات کن شیعه حیدری و می توانی خلیفه خدا بر ارض باشی
ما را ز سر بریده می ترسانی؟
ما منتهای آمالمان سر بر نیزه شدن است.
اقتدار یعنی
الله اکبر
سرنوشت قرارداد کمپ دیوید در دست رفراندوم مردم مصر
ما به همه معاهدههای بینالمللی پایبندیم، ولی اقدامات حقوقی درباره معاهده صلح با رژیم صهیونیستی را انجام خواهیم داد.
به این ترتیب، مردم نظر خود را اعلام میکنند و همه طرفهای مصری، میتوانند دوباره پیمان را بررسی کنند.
غربیها با سه کلیدواژهی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره میکردند. شرقیها با دو کلیدواژهی مبارزهی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژهی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.
اصل «امامتمحوری» مهمترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصهی سیاست احیا شد.
ده سال هر کاری کردیم، یک رسانهی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه میگفتند «آیتالله خمینی».
سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانههای شما نمیگویند امام خمینی؟». خندهای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیفاش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمهی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص میشود. چون کلمهی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار میدهیم. کلمهی "رهبر" به نفع ما و کلمهی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان میگوییم "آیتالله"، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور میشود امام امت اسلامی که مسلمانهای دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.
یک رسانهی غربی یا شرقی را پیدا نمیکنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانههای غربی آیا میپذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ میخواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمهی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمیتوانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دستهجمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!
امامتمحوری، امّتگرایی، عدالتگستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبهی اولین نمازجمعهی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمیخواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشی ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما میگویی نمیخواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشیناش نمیگوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را میخواهم با شما دفن کنم! جملهی دومشان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.
وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسیها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».
اما کلمهی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدسترین کلمهای که آقای هاشمی در دوران ریاستجمهوریشان ابداع و به تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمهی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف میکنند، اما «توسعه» را صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و صهیونیستهای عالَم.
در عرصهی بینالملل هم دو کلیدواژهی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهینآمیز است! به جایش بگوییم «قدرتهای جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آنها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرتهای جهانی» باید با آنها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیبپذیر»؛ یعنی آدمهای بیعرضهای که خودشان پذیرای آسیباند!
پنج کلیدواژهی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژههایی که دشمنان میخواستند.
تا موقعی که کلیدواژههای قرآنی امام خمینی –که رأس آنها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصلهپینه کردن است.
شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمیسوزد که بگویید «امام خامنهای».
مشکلی که هست هم این است که همه میگویند «دیگران بگویند ما هم میگوییم!». اصولگراها میگویند صداوسیما شروع کند، ما هم میگوییم! صداوسیما میگوید ما که از روحانیون نمیتوانیم جلو بیفتیم! روحانیون میگویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمیتوانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد میگویند وقتی جوانان انقلابی هم نمیگویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...
بعضی هم میگویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمتالله طبرزدی) این کار را کرده و سابقهی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوبها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آنها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
آیتالله سید محمدباقر حکیم پا میشود میرود نجف. از آنجا نامه مینویسد به «حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای». یک هفته بعد شهیدش میکنند. آن مرد بزرگ میفهمد که باید از آنجا پیغام دهد «امام خامنهای». سید حسن نصرالله میفهمد در سختترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنهای! ما اینجا نشستهایم و نمیگوییم!
اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، میفرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آنجا ندا داده میشود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.
این روزها در شبکههای اجتماعی نظیر چنین جملاتی را زیاد میبینید. جملاتی که میخواهند نشان دهند قاطعانه حامی سردار قاسم سلیمانی هستند و اظهارات تهدیدآمیز بعضی از مقامات آمریکایی تنها عزم جوانهای ایرانی را برای ایستادن در مقابل زیاده گویی ها بیشتر میکند.
بعد از راهپیمایی روز ۱۳ آبان امسال که در آن بسیاری از جوانان و نوجوانان با امضای طوماری خواستار پیوستن به سپاه قدس ایران شدند، در جدیدترین اقدام تعداد زیادی از کاربران شبکه خبری اجتماعی ایران در حمایت از فرمانده سپاه قدس ایران تصویر پروفایل خود را به تصویر وی تغییر دادند.
این روزها اگر به شبکههای اجتماعی پرمخاطب و فعال مثل فیسبوک و گوگلپلاس و حتی شبکه تازه تاسیس افسران که به نام افسران جوان جنگ نرم نام گرفته سر بزنید مشاهده میکنید تعداد زیادی از کاربران آنها در حمایت از فرمانده سپاه قدس ایران به جای تصویر خود تصویر وی را گذاشتهاند تا در یک معنا بگویند همه آنها پشت این فرمانده سپاه هستند.
این اتفاق به دنبال این رخ داده که چندی پیش برخی از نمایندگان کنگره آمریکا خواهان ترور سردار قاسم سلیمانی شدند.روز گذشته در حالیکه دو ساعت از آغاز این حرکت دسته جمعی نگذشته بود تعداد زیادی از کاربران از این حرکت استقبال کردند و به سرعت نیز درباره آن اطلاعرسانی صورت گرفت. این حرکت ابتدا از شبکه اجتماعی فیسبوک آغاز شد اما در فضای گوگل پلاس با فاصله کمی پیگیری شد و شبکههای اجتماعی دیگر هم به آن پیوستند.
چندی قبل بود که جمعی از نمایندگان کنگره آمریکا پیشنهاد طرح ترور مسئولین سپاه قدس را دادند و در همین زمینه یک مقام آمریکایی به صراحت نام قاسم سلیمانی را برده است و گفته: «قاسم سلیمانی بسیار سفر میکند... تکان بخورید... تلاش کنید او را بکشید.»
پیش از این هم جمله معروفی از شیمون پرز در وصف ترس از سردار ایرانی آمده بود به این مضمون که: «خاورمیانه روی انگشت ژنرال قاسم سلیمانی می چرخد.»
روزنامه انگلیسی گاردین هم در مقالهای نوشته بود: «قدرت و وجهه قاسم سلیمانی به عنوان کسی که قدرتمندترین بازیگر عرصه منطقه است، در سه سال گذشته افزایش یافته است. برخی از مقامات عراقی او را ستایش میکنند.»
همچنین یکی از روزنامههای معتبر آمریکایی تاکید کرده: «یکی از قدرتمندترین چهرههای موجود در عراق، یکی از مقامات دولتی این کشور، یک رهبر شبه نظامیان، یک روحانی بلند پایه یا یک فرمانده یا دیپلمات آمریکایی نیست. این فرد، یک ژنرال ایرانی است که هماکنون بسیار پرنفوذتر از همه مقامات نامبرده شده است. ژنرال «قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروهای قدس، شاخه فعال سپاه پاسداران ایران در عراق است که ماموریت این شاخه، گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه است.»
و حاج قاسم در پاسخ این تهدیدات فرمود:
«این تهدید نیست، کمک به شوقی است. در پاسخ به افرادی که گمان میکنند با تهدیدها ترس بر ما حاکم میشود. میگویم خداوندا شهادت در راه خودت را به دست دشمنان دینت، نصیب من بگردان».