راهی به حقیقت

یا لثارات الحسین

راهی به حقیقت

یا لثارات الحسین

که گفته است که شهر در خواب است

که گفته است که شهر در خواب است

هر چند در این عصر مرده انسان ها *** جهل و کفر پر زرق و برق گشته ست

ولیکن شب جمعه تا به سحر بیدارند شب داران

اگرت باور نیست رفتن از تهران تا سید الکریم *** گویند که نیم ساعت هم نیست

 

که گفته است موذن خوابست و سحر خیزان خواب تر

شب های ماه خدا با من یکسری تا عرش بیا، نزدیک است *** می شود تا پانزده خرداد رفت و از آن صد متر دورتر را می گویم

مسجد عرش را می گویم *** و مؤذن که می گوید: یا ایُّها العزیز را می گویم

تا یادم نرفته ست، اسمش حاج منصور عرشی شده است

نه که من گویم *** گویند که العبد گفته ست این را هم

 

یا که نه اگرت باور نیست     

شب قدر که شد تا سر کوچه برو مسجدت را می گویم *** گمانم نیست مسجد بدین سان به خویش دیده باشد مردم

به گمانم نه حتی به زمان نبی

 

و که با من یک سری در ماه خدا، رمضان، نه رجب را می گویم

 به موقوف معتکفین سری بزن

به گمانم اینهمه یا الله  گو جوان ندیده ست زمان

 

یا که نه اربعین امثال به قول عربی سادس عشر الف الف من الناس بودند در آن

به کجا؟ کربلا دیگر مشدی نکند فکر کردی کعبه را گفتم

او ندیدست به خود تا کنون بیش از دو ملیون انسان

 

اگر این عصر، عصر مرگ و خواب انسان هاست

ولیکن پیامبر مشتاق مردمانش بود *** گفته بودست که با من برادرند آنها

و مهدی صاحب الزمان می داندشان  *** اصحاب آخر الزمان

 

کوتاه کنم نگویم بیش از این

ولیکن نکند ای برادر، این تویی که جا ماندی *** نکند هواست نیست، اندکی ماندست تا بگویند

آن مرد آمد.

سید سجاد علوی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد